ننىدونم چرا اىنجورى شدن????
راستش از بس قصه هاى مختلف در اىن باره شنىدم که تصمىم گرفتم ىه پست در باره اىن موضوع بذارم!!!!
ما هر سال سالگرد مامان بزرگمو تو اواىلل مهر مىگرفتىم اما امسال انداختىمش تو اواخر ابان تا همه بتونن بىان اخه اکثر فامىل ما ساوه اند و الان سرشون شلوغه و نمىتونن بىان چون فصل انار چىنىه!!!!
ىادمه وقتى اىن خبرو پسر عمم بهم داد و منو با کلى اصرار خودم بردن بىمارستان اىن قدر شوک عصبى بهم وارد شده بود که ناخوداگاه زدم زىر خنده!!!!
سر مجلس ختم داشتم خرما تعارف مىکردم ىهو خندم گرفت سىنى رو انداختم!!
تا ىه ىه هفته اى اىنجورى بودم و ىه لحظه مىخندىدم و بعد گرىم مىگرفت!!!! از شدت فشارى که روم بود و شوکى که بهم وارد شده بود دىگه واقعا قاطى کرده بودم!!!!
راستش تا چهلمش بازوبند مشکى مىبستم رو مانتوم!!! واقعا برام سخت بود و بد ترىن اتفاق کل عمرم بود!!!
مامان بزرگمو اندازه مامانم دوست داشتم و بهش وابسته بودم!!!! وقتى از مدرسه مىومدم خونه اونا طبقه پاىىن خونه ما بود و من مىدوىدم مىرفتم خونه اونا!!! باهاشون حرف مىزدم و ازم درباره مدرسه مىپرسىد!!!! مىرفتم بالا لباسامو عوض مىکردم و کتابامو ور مىداشتمو مىومدم پاىىن و ناهار مىخوردمو تکلىفامو مىنوشتم!!!
تا هشت و نه شب اونجا بودم و بعد مىرفتم بالا تا ىکم جمع و جور کنم و بعد بخوابم!!! بعضى وقتا هم خونه مامان بزرگم مىخوابىدم!!!!! خىللللللىىىى دوستش داشتم و دارم!!!! حتى تو بعضى از موارد به اون نزدىک تر از مامانم بودم!!!
وقتى اولىن دندون شىرىم افتاد پىش اون بودم!!!! اولىن روز مدرسه وقتى مىرفتم کلاس اول باهام همراه مامانم اومد!!!
منو مىبرد مهد کودک،باهم مىرفتىم خرىد ،شىرىنى مىپختىم و …
راستش الان که بزرگتر شدم جاى خالىشو بىشتر احساس مىکنم و حاضرم همه چىمو بدم که ىه بار دىگه بىاد پىشم دستامو بگىره و موهامو ناز کنه و نصىحتم کنه!!! برام قصه بگه تا بخوابم و برام شعر و قران بخونه!!! تشوىقم کنه و …
هر هفته مىرم سر خاکش و براش گل مىذارىم, هرچندوقت ىه بار قبرشو رنگ مىکنىم و براش عود روشن مىکنىم!!!
اما احساس مىکنم همىشه پىشمه و حتى الان فکر مىکنم بغلم نشسته و داره اىنو مىخونه!!! خىلى وقتا خوابشو مىبىنم و همىشه از اون کمک مىخوام و ازش خواهش مىکنم برام دعا کنه!!!!
اىنقدر خاطرات خوب و بد ازش دارم که تا فردا صبح هم بنوىسم تموم نمىشه!!!
راستش هنوزم با وجود اىن که چهار سال از اىن ماجرا مىگذره اما من هنوز نتونستم قبولش کنم و باهاش کنار بىام!! هنوزم مىرم سر خاکش گرىم مىگىره و بعضى وقتا ىادم مىره که دىگه بىن ما نىست!!!!
تو ختم مامان بزرگم اولىن بار بود که اشک بابامو دىدم و دىگه هم تا الان تکرار نشده!!!
خىلللى سخته کسى که اىن همه دوستش دارى ىهو از زندگىت بره!!!!
اما مىدونم الان جاى بهترىه و داره ماهارو نگاه مىکنه!!! راحته و درد نمىکشه و همىن ارومم مىکنه!!!
هر وقت مىرم سرخاکش براش پنجره مىکشم تا منو ببىنه و باهاش حرف مىزنم!!!!
مىدونم اون تو همىن خونست و نرفته!!!! ىا حداقل دوست دارم اىنطورى فکر کنم!!!
هفته تربیت بدنی مبارک
۲۶ مهر ماه لغایت۲ آبان
گفتم چطوری اومدی اینجا؟...
گفت:با التماس...
_چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری؟
_با التماس!
به شوخی گفتم :میدونی آدم چطوری شهید میشه ؟؟؟
لبخندی زد وگفت:باالتماس!
...وقتی تکه های بدنشو جمع میکردم فهمیدم،
خیلی التماس کرده.......
امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم
تی شرت ماه محرم
خرید آنلاین تی شرت محرم
تی شرت های محرم
کی فکرشو میکرد قراره قصه بهشت من و تو این طوری رقم بخوره عزیز تو با نبودنت تو این دنیا و من با بودن قصه قشنگی رو میسازیم که برای قیامت دلنشیه کسی تو بین ساعت 8 تا 11 شب چه حجمه سنگینی رو تحمل کردی رضایت بر نبودن
ابل قصه نبودنت تو وادی جوونی خیلی برام سخته مردم درباره جوون مرگی خیلی حرفا میگن
ابل هر وقت یاد روزهای کلاس می افتم دلم ی جای دیگه میره
عزیز اونقدر مهرت به دل حضرت مهدی افتاد که من و وادار کرد تا نسخه ی شفاعت رو برای بهشت سوم بنویسم و منتظر خدا بمونم تا ببینم اون ارزویی که در دنیای خودم دارم رو برااورده می کنه یا نه
انجمن حفاظت از حیوانات زشت این نظر سنجی آنلاین را با هدف جلب توجه عمومی به معضل حیوانات در معرض خطر انقراضی که مردم تصور می کنند به قدری زشت هستند که ضرورتی به نجات آنها نیست برگزار شده است. این موجود ژلاتینی مانند دارای یک صورت غمگین است که در اعماق 600 تا 1200 متری دریا زندگی می کنند در معرض خطر انقراض قرار گرفته است.
عامل آلرژی چه گرد و خاک داخل خانه باشد چه گرده گیاهان، در هر صورت زندگی را به کام تان تلخ می کند! سرفه، عطسه و آبریزش چشم و بینی از جمله علایمی است که در این مواقع به سراغ ما می آید. اگر چه برای آلرژی درمان خیلی مشخصی وجود ندارد و تاثیر داروها در این مورد نسبی است اما می توان با راهکارهایی ساده و البته بسیار تاثیرگذار از عوامل آلرژی زا دوری کرد و علایم آن را به حداقل رساند در این جا به چند مورد از این راهکارها اشاره می کنیم.
لباس های تان را با آب داغ بشویید و اتو بکشید!«زندگی ایده آل» نوشت: یکی از عوامل اصلی آلرژی های خانگی، کرم ها و جانوران میکروسکوپی و خیلی ریزی است که از گرد و غبار خانه تغذیه می کنند. این جانوران عاشق زندگی کردن روی لباس ها، تختخواب و عروسک های پشمالو هستند! بنابراین برای از بین بردن آن ها باید همه لباس ها و ملحفه‌ها را داخل ماشین لباسشویی با آب داغ بشویید و بعد هم در خشک کن بیندازید و با درجه حرارت بالا خشک کنید. اتو کشیدن نیز به از بین رفتن این جانوران کمک می کند.
عینک آفتابی بزنید!
هر ساله بسیاری از افراد به دلیل پخش شدن عوامل حساسیت زا به وسیله باد دچار تب و حساسیت می شوند. استفاده از عینک آفتابی باعث می شود عوامل حساسیت‌زای کمتری به چشم تان وارد شود.
اگر می خواهید در فصل حساسیت مسافرت بروید و در کل از خودرو استفاده کنید حواس تان باشد پنجره ها را بسته نگه دارید و سیستم تهویه خودرو را روی «گردش هوای داخل کابین» قرار دهید.سعی کنید همه پنجره های خانه را بسته نگه دارید و درزهای آن را به خوبی بگیرید. اجازه ندهید هوای خانه بیش از حد مرطوب شود زیرا جانوران و حشرات ریز حساسیت زا عاشق محیط های مرطوب و شرجی هستند. علاوه براین نشتی های لوله آب، کولر، شوفاژ و... همگی باعث افزایش آلودگی و رطوبت می شود.
حساسیت را با خود به خانه نیاورید!
عوامل حساسیت زا را با خودتان داخل خانه نیاورید! بعد از هر گونه ورزش، کار، تفریح و... در محیط های باز بلافاصله وقتی وارد خانه می شوید سراغ کمد لباس های تان بروید و لباسی جدید بپوشید.
لباس هایی را که به تن داشتید هم داخل ماشین لباسشویی بیندازید و در آن را ببندید تا عوامل حساسیت زا پخش نشود. اگر برای تان مقدور است روزانه دوش بگیرید تا عوامل آلرژی زا از روی پوست و به خصوص موهایتان پاک شود!لباس هایی از جنس لینن، کتان، جین، پشم و... که سطوح خیلی صافی ندارند بیشتر از دیگر لباس ها مانند لباس های نخی، ریون، حریر، ساتن و... گرد و خاک و عوامل حساسیت زا را به خود جذب می کند .
منبع:روزنامه خراسان
لینک دانلود ادامه مطلب!!!نظر یادتون نره!!!
تعداد صفحات : 9
سری دوم عکسهای نمایش پس از سقوط با بازی نیما رئیسی